تفاوت بين نستعليق ، نسخ و تعليق

خوشنويسي،آموزش خوشنويسي با خودكار ، آموزش خوشنويسي با قلم ني ، فيلم رايگان آموزش خوشنويسي ، كتاب آموزش خوشنويسي

تفاوت بين نستعليق ، نسخ و تعليق

۱۱,۵۶۸ بازديد

تفاوت بين نستعليق ، نسخ و تعليق

در ميان خطوط ايراني و عربي، خط نستعليق به گواه آثار آفريده شده به عنوان زيباترين خط و برتر از خطوط هفت‌گانه شناخته شده و آن را عروس خطوط اسلامي ناميده‌اند.
خطوط هفت‌گانه ( اقلام سبعه ) عبارتند از خطوطي كه ظاهرا از دو خط معقّلي و كوفي بوجود آمده‌اند و شامل خطوط : « ثلث، نسخ، محقّق، ريحان،توقيع، رقاع و تعليق » مي‌باشد كه اغلب در كشورهاي عربي متداولند و برخي از آنها نيز اكنون ديگرمنسوخ شده‌اند.
در اين بين نستعليق (= نسخ‌تعليق) از تركيب دو خط « نسخ » و « تعليق » بوجود آمده كه سابقه‌ي آن به حدود قرن هفتم هجري مي‌رسد و در دوره‌ي تيموريان توسط ميرعلي تبريزي مدون و قانونمند شد و به دست ميرعماد الحسني (درگذشت ۱۰۲۴ ه.ق.) به اوج زيبايي خود رسيد.


اما چرا تركيب نسخ و تعليق‌؟
خط نسخ ‌چون تقريبا در سطح خط زمينه نوشته مي‌شود، بين تمام خطوط هفت‌گانه خواناترين خط است و به همين دليل معمولا براي نوشتن ادعيه و قرآن استفاده شده و مي‌شود.

moghayeseh naskh taligh nastaligh1

اما تعليق كه بيشتر به عنوان خط تحرير براي نوشتن نامه‌ها و فرمان‌هاي حكومتي بكار مي‌رفته، داراي دواير زياد، حروف مدور و قابليت بسياري در ارائه‌ي تركيب‌هاي متنوع و كمپوزيسيون‌هاي گوناگون دارد. به همين دليل بيشتر در بين كساني رواج داشته كه از نظر سواد و ميزان آشنايي با خط در سطح بالايي بوده و در زمانه‌ي بي‌حوصله‌ي ما نمي‌تواند از نظر خوانايي گستره‌ي كاربري همگاني پيدا كند.
moghayeseh naskh taligh nastaligh2

اما خط نستعليق كه داراي تناسب بي‌نظيري در ميزان سطح و دور است، هر دو مزيت خوانايي و توان ارائه‌ي تركيب‌هاي گوناگون را دارد. كه به همين دليل براي نوشتن زبان فارسي، مناسب‌ترين خط است و از اين‌رو خط ملي و رسمي ايران بشمار مي‌رود.
در حال حاضر علاوه بر ايران، در كشورهاي عربي، پاكستان و بويژه افغانستان ( به دليل تبادل گسترده‌ي فرهنگي هنرمندان مهاجر افغاني با هنرمندان ايراني ) خط نستعليق رواج دارد ولي از نظر قوت و ارائه‌ي آثار هنري هيچكدام قابل مقايسه با هنرمندان چيره‌دست ايراني نيستند.
از قله‌هاي متقدم اين هنر مي‌توان به هنرمنداني چون ميرحسين ترك ( ق ۱۳۰۰ ه.ق.)، ميرزا رضا كلهر (ف ۱۳۱۰ ه.ق.)، ميرزا غلامرضا اصفهاني ( ف ۱۳۰۴ ه.ق.) و عمادالكتّاب (ف ۱۳۱۵ ه.ش.) اشاره كرد كه هركدام در پيشرفت و تحول اين خط نقشي بسزا داشته‌اند.
در ميان استادان معاصري كه در سالهاي اخير از قيد حيات جسته‌اند، سيد حسين و سيد حسن ميرخاني، علي اكبر كاوه و ابراهيم بوذري چهره‌هايي هستند كه اغلب استادان و خوشنويسان معاصر در محضر آنها آموزش ديده و به نوعي سرچشمه‌هاي آموزش و رواج اين هنر در جامعه‌ي ما محسوب مي‌شوند.
در بين بزرگان نستعليق كه هنوز سرانگشتان نگارگرشان با مركب‌سياه، كاغذ را روسفيد مي‌كند، استادان غلام‌حسين اميرخاني‌آموزش خوشنويسي، عباس اخوين و كيخسرو خروش قله‌هايي هستند كه نامشان همواره بر تارك اين هنر خواهد درخشيد.
براي اين بخش دست‌نوشته‌هاي نستعليق اين بزرگان را انتخاب كرده‌ام كه برروي كاغذ ساده و بدون تذهيب نگاشته شده‌اند تا ببينيد كه چگونه سرانگشتان معجزه‌گر يك هنرمند مي‌تواند فقط با يك قلم‌ني و مقداري مركب ساده، مي‌تواند تركيب‌هايي بيافريند كه چشم انسان را به مهماني ضيافت آسمان‌ها ببرد.

moghayeseh naskh taligh nastaligh3

 

moghayeseh naskh taligh nastaligh4

moghayeseh naskh taligh nastaligh5

moghayeseh naskh taligh nastaligh6

اين مپندار كه نقش تو رود از نظرم

خاطرت جمع كه در خواب پريشان مني

تا كنون نظري ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در رویا بلاگ ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.