اغلب ما به فراخور مسؤليت و شغل ، دست نوشته هايي دريافت كرده ايم كه با نويسنده آن هيچ قرابتي نداشته است و تنها ملاك قضاوت ، علاوه بر تحصيلات و دانش و تجربه ، چگونگي رسم الخط ارسالي است كه با آن شخصيت فرد را زير ذره بين قرار مي دهيم و صفاتي چون مرتب ، منظم ، دقيق ، هوشيار و ... به او نسبت مي دهيم و اگر خودمان بخواهيم متن دست نويسي را براي شخصي مهم ارسال كنيم سعي مي كنيم تمامي جوانب نوشتن را مد نظر قرار دهيم واز حداكثر پتانسيل خوش خطي مان استفاده كنيم.
دست خط هر فرد به سان طرح و نقشه آثار فكري و ذوقي است كه با خصوصيات شخصي به وجود مي آيد و اگر بر اثر عواملي اعم از دروني و بيروني تغييراتي در آن به وجود آيد ، باز اساس آن دست نخورده باقي مي ماند. خط تركيبي از چندين حركت ظريف دست و بازو است كه شخصيت و درون فرد را نشان مي دهد . هر انساني ، خط مخصوص به خود دارد كه معرف احساسات و ديگر خصوصيات شخصي اوست و تغييرات آن تابعي از تغييرات شخصيت است. خط عادي بروز دادن في البداهه ، بي نقشه ، شخصي و فوري يك نيروي محرك داخلي است. البته عواملي از قبيل وسايل مورد استفاده در نوشتار ، مركب ، فضاي موجود ، وضعيت شخص ، سن ، جنس ، شغل ، هيجانات ، احساسات ، نوع كاغذ و... به عنوان عوامل فرعي ، بي تأثير نيستند ولي با اين وجود شخصيت در ساخت اصلي خط اثر دارد.خط مي تواند معرف نويسنده خود باشد و جنس ، سن و منش هاي هيجاني و عاطفي او را برملا كند. از روي خط مي توان به آرامش ، خشونت ، سردي ، مهرباني ، غرور ، خست و بسياري از حالات يك فرد پي برد. اگر اسلوب نوشتن ، در ابتداي كار سر مشق ، يا كتاب هاي آموزشي باشد نويسنده برحسب خلق و خوي خود كم كم از آن دور مي شود. يكي جهت خط را رو به بالا مي برد ، ديگري جهت را به پايين مي كشاند ، يكي فاصله زيادي بين كلمات مي گذارد و ديگري حداقل فاصله را مي گذارد و يكي نيز با دقت و تاني مي نويسد. اين تفاوت ها در هنگام نوشتن ، را به گرايش هاي مختلف سرشت نويسنده نسبت مي دهند. خط فارسي از راست شروع و به طرف چپ پيش مي رود . بنابراين طرف راست مبدا عمل نويسنده است. براين اساس هر حركتي كه مسير نوشته را به طرف چپ شدت مي بخشد نشانگر آن است كه فرد تمايل دارد از لاك خود خارج شود يا به سوي فرد ديگري گرايش پيدا كند . پس در عمل ، نوشته هاي پيش رونده اثر فعال بودن نويسنده را منعكس مي كنند كه در كنار آن برون گرايي فرد هم خود به خود به وجود مي آيد . اطمينان به آينده و توجه به اطراف نظر وي را جلب خواهد كرد . هر حركتي كه نوشته را از پيشروي باز دارد و يا آن را به سمت راست متمايل كند نشان از تمايل فرد به تمركز دارد و بيانگر آن است كه وي از فعاليت هايي كه نتيجه ي مشخص نداشته باشد به شدت مي ترسد . نويسنده آن درون گراست و به عبارتي ديگر دوست دارد در لاك خودش باشد. كارشناسان خط دريافته اند كه دست خط افراد شهرت طلب ، پرجنب وجوش و خودپسند هنگام نوشتن در قسمت وسط به بالا پهن تر و گشاد مي شود و حركات قلم در آن نقطه از خط وسعت بيشتري مي گيرد. و برعكس قوه غريزه هاي مربوط به زندگي يا تمايلات مادي موجب مي شود منطقه پايين نوشتن يعني از وسط به پايين توسعه پيدا كند و قلم به اصطلاح از بالا به پايين شيرجه برود. ارتفاع حروف بدون پايه يا بدون سركش با تالمات و تاثرات خاطر و آگاهي نويسنده از مقام اجتماعي خود در ارتباط است. اگر حركات دست و قلم به طرف چپ يا بالا پرتاب شود ، بر استقامت ، شهامت ، برائت از همه ناهنجاري هاي محيط و حتي بي نظمي دلالت دارد. اگر حركت قلم به طرف راست و بالا باشد ، نويسنده داراي طبع ستيزه جويي ، مخالفت و لجبازي دروني است و اگر حركت قلم و خط به سمت پايين وراست باشد نويسنده بسيار خودپسند و خودخواه بشمار مي رود.دست خط زنان و مردان نيز تفاوت هاي دارد كه در ذيل به آنها پرداخت مي شود. نوشته خانم ها از ظرافت و دقت بيشتري برخوردار است و معمولا با استفاده از خطوط پايين يا بالا رونده ومنحني هاي ظريف ، نازك و اغلب كوتاه نوشته مي شود. خط زن خميده تر است . آنان همواره از ذوق و مد روز طبعيت مي كنند و قلم را با وضع خاصي در دست مي گيرند و در نگارش حروف به سوي راست نويسي گرايش دارند . اين در حالي كه نگارش مردانه اسلوب صحيحي دارد ، استوار و گاهي خشن است . مردان به طور عمومي حوصله كافي در نوشتن به خرج نمي دهند و معمولا از ضخامت زياد قلم و خطوط بالا و پايين رونده ضخيم و گاهي بلند استفاده مي كنند. در يك بررسي كلي اسلوب خط خانم ها نستعليق است در حالي كه خط آقايان به نسخ نزديك تر است و گوشه و كنار آن نيز تيزتر و برجسته است. خانم هامعمولا قلم را نرم و بدون دغدغه بر روي كاغذ حركت مي دهند در حالي كه خط آقايان كلمات را با فشار بيشتري روي كاغذ حركت مي دهند. «هارتن» روان شناس فرانسوي چگونگي خط را بدين گونه بيان مي كند : افراد با احساسات رقيق و محبت آميز ، خط خميده ، افراد هيجان پذير ، خط نابرابر ، افراد آرام ، خط برابر ، افراد افسرده ومحزون ، خط نزولي ، افراد شاد و بشاش ، خط صعودي ، افراد مهربان ، خط مدور، افراد خشن و خشك ، خط زاويه دار، افراد سرد و بي روح ، خط مستقيم ، افراد تند ذهن ، خط لطيف و و نوكدار ، افراد خسيس ، خط فشرده ، افراد بخشنده ، خط عريض ، افراد بدگمان و متظاهر، خط واژگونه و افراد مغرور دست خطي بلند و ساده داارند. در كنار نگارش خط ، نوع ، رنگ ، كاغذ ، ابعاد و نظم نوشته نيز مي تواند خلق و خوي استفاده كننده را نشان دهد. انتخاب نوع كاغذ يك جنبه از خط شناسي است كه همراه با مقداري شك و ترديد در مورد آن قضاوت مي شود.اما با فرض اين كه نويسنده اختيار در انتخاب كاغذ داشته باشد ، مي توان به نكاتي از ابعاد شخصيتي نويسنده پي برد. انتخاب ورق كاغذ بزرگ بر تمايل به پيشرفت ، اقدام در كار و اطمينان خاطر دلالت دارد و ورق كوچك تمايل به پس انداز ، ترس از افق وسيع در صحنه كار را نشان مي دهد. استفاده از كاغذ خط دار نشانه نياز نويسنده به يك تكيه گاه و يا راهنما و پيروي از اصول مشخص، اطاعت از نظم و ترتيب، نداشتن ميل به بديهه گويي و كم بودن ابتكار است. استفاده از كاغذ بي خط دليل بر سادگي و خلوص نيت نويسنده است. كاغذ زبر را كسي كه اهل مبارزه است و در هر وضعي مايل است كار خودش را پيش برد استفاده مي كند و كاغذ صاف و براق را افرادي با طبع آرام و ملايم ، غيرفعال و سطحي ، اشخاص عجول ، بي حوصله و عصبي انتخاب مي كنند.كاغذهاي رنگي يا زمينه دار را خانم ها استفاده مي كنند در حالي كه آقايان رنگ زمينه نامه سفيد را ترجيح مي دهند. يك جنبه ديگر از خط شناسي كه خصوصيات اخلاقي را نشان مي دهد ، كناره كاغذ است كه مي تواند صاف و مرتب يا بد و پاره باشد. نظم در متن نامه و يا حاشيه گذاشتن در يك طرف يا هر دو سمت و يا پر كردن ورق كاغذ تعبير خاص خود را دارد. نوشتن كل كاغذ بدون باقي گذاشتن حاشيه راست يا چپ براي كاغذ را مي توان تحليل كرد. نوشته اي كه در آن قلم با حركات دامنه دار ، پهن و باز ، تمام كاغذ را پر كندنشان مي دهد نويسنده آن طبعي برون گرا داشته ، خوش نما و انحصار طلب است و مي خواهد همه چيز زير سلطه خودش دربياورد. شخصيت همنوعان در مقابل «من» خود، محو و بي اثر كند و درعين حال دلسوز ، خوش برخورد ، دست دل باز و زود آشنا است. به اصطلاح چايي نخورده فاميل مي شود و همه جا راحت و بي ريا عمل مي كند. نويسنده اي كه تمام قسمت سفيد كاغذ را به طور فشرده و ريز ريز پر ميكند فردي است كه از تمام امكاناتش در زندگي استفاده كرده و از دوستان ، نفوذش و كمترين چيزها نمي گذرد. نوشته ، صرف نظر از كوچكي و بزرگي حركات اگر تمام سطح كاغذ پوشانده و تا لبه خارجي آن امتداد يافته باشد ، برون گرايي و نياز به تبادل افكار نويسنده را نشان مي دهد. نويسنده با قرار دادن متن در وسط كاغذ خود را در جزيره ي كه با سرزمين ديگران فاصله دارد ، قرار داده و در پناه هاله سفيد رنگ حاشيه ها ، خود را از حقايق پنهان مي كند .آموزش خوشنويسي اين نوع نگارش مربوط به درون گراهاي فوق العاده حساس است كه از گوشه و كنايه زدن به هم نوع خود متنفر بوده و سعي در حفظ زندگي داخلي خود دارند. اگر حواشي خيلي پهن باشد ، بزرگ منشي فرد را نشان مي دهد كه بيشتر در مورد هنرمندان و شعرا صادق است. بنابراين پيشنهاد مي كنيم از اين پس در نگارش مطالب خاص دقت كنيد. چون ممكن است شخص ديگري نيز چون شما اين متن را خوانده باشد!